نوشته‌ها

ما صنعتگران و آینده پسابرجام

محسن خلیلی

فردای اقتصاد/۶ شهریور ۱۴۰۱

«صنعت» موجودی زنده است. مثل ما آدم‌ها نفس می‌کشد و نیاز به مراقبت و پرورش دارد. اصولا تمام حوزه‌های زندگی که آدمی با آنها سر و کار دارد چنین‌اند؛ از کشت و کار تا  فرهنگ و هنر و… در نبود امکانات و شرایط مناسب می‌پژمرند و رشد و پویایی آنها متوقف می‌شود و ملتی از توسعه و پیشرفت باز می‌ماند.

«صنعت» اما به گمانم، حساسیت‌های بیشتر و توجه افزون‌تری را نیاز دارد. چراکه توسعه صنعتی چنانکه امروزه بسیاری  بدان قائلند، تحولی عمیق در نگرش به مقوله توسعه و تحولی در فرهنگ سیاسی و اجتماعی پدید می‌آورد و منجر به ارتقای بهره‌وری دیگر بخش‌های اقتصادی و افزایش درآمد ملی و توسعه مناسبات اجتماعی می‌شود.

متأسفانه دو دوره تحریم‌های ظالمانه در اوایل و اواسط دهه ۹۰ که اکنون نیز ادامه دارد، سختی‌های بسیاری را متوجه صنعت و روند توسعه صنعتی میهن‌مان کرده و در کنار بعضی سیاست‌گذاری‌های اشتباه‌، سبب ضعف این حوزه محوری اقتصاد کشور و در نتیجه کاهش ظرفیت‌های توسعه‌ای میهن و بالطبع شکوفایی اقتصاد ملی‌مان شده است.

در مورد آثار تحریم‌های ظالمانه در طی این سال‌ها بسیار گفته و نوشته شده است؛ از کمبود منابع مالی حاصل فروش نفت و سایر محصولات صادراتی تا گران تمام شدن واردات مواد اولیه و کاهش ورود سرمایه به کشور و بالعکس، تشدید خروج سرمایه و افزایش درجات ریسک‌پذیری اقتصاد کشور و….

اما در مورد مشکلات و سیاست‌گذاری‌های غلط داخلی نیز اگر چه تا حدودی گفته و نوشته شده، اما به گمانم هنوز بسیار باید گفت و نوشت، چراکه این مشکلات و تصمیم‌گیری‌های غلط، فراتر از تحریم‌ها بوده و عمری به طول چند دهه دارند و متأسفانه حتی در نبود  فشار خارجی نیز به‌شدت تداوم داشته‌اند.

امروز که به حول و قوه الهی و با همت مسئولان میهن‌مان، گشودگی‌هایی در افق مذاکرات هسته‌ای عیان می‌شود و احتمال توافق و احیای برجام می‌رود، به گمانم می‌بایست بیش از هر زمان دیگری از مضرات رویکردهای منجر به درون‌گرایی و کوچک شدن اقتصاد و صنعت گفت و نوشت و بر اصولی پای فشرد که سبب تسریع روند صنعتی شدن کشور و بزرگ شدن اقتصاد ملی می‌شود. مهم‌ترین این اصول یا اصول پایه‌ای که پیشرفت و توسعه هر کشوری متأثر از آنهاست عبارتند از: تأمین و تضمین حقوق مالکیت و سایر حقوق و آزادی‌های شهروندی، استحکام و ثبات قراردادها، پیش‌بینی‌پذیری رفتار دولت‌ها، نظام حکمرانی معتبر و کارآمد و جامعه مدنی و بخش خصوصی توانمند و پویا.

همچنین می‌بایست بسترهای زیر را برای تحقق توسعه اقتصادی و صنعتی میهن‌مان در آینده پس از برجام فراهم کرد: 

– تداوم ثبات و ارتقابخشی به اقتصاد و کاهش نااطمینانی (نرخ ارز، مالیات، تعرفه و … )، آزادسازی اقتصادی و ایجاد فضای رقابتی و کاهش تصدی‌های دولتی و خصوصی‌سازی.

– تعامل مناسب با جهان جهت جذب هر چه بیشتر سرمایه، دانش فنی و مدیریتی و نیز فراهم شدن امکان صدور کالاها و خدمات بنگاه‌ها.

– بازبینی حجم و اندازه و ساختار دولت و حذف دستگاه‌های موازی غیر ضرور و هزینه‌های زائد و قاعده‌مند کردن حضور نهادهای حکومتی غیردولتی در عرصه‌های اقتصادی.

– ایجاد نظام حمایتی برای اقشار ضعیف و مقابله با فقر و تأمین اجتماعی قدرتمند.

– اجرای قانون بهبود محیط کسب و کار و به‌خصوص مواد ۲ و ۳ این قانون درخصوص کسب نظر تشکل‌ها و انجمن‌ها در تصویب و اجرای مقررات و دستورالعمل‌ها.

– تدوین استراتژی توسعه صنعتی کشور به‌عنوان خواست اصیل صنعتگرانی که حدود دو دهه بر ضرورت تدوین آن تأکید کرده‌اند و در دو قانون برنامه (چهارم و پنجم مواد ۲۱ و ۱۵۰) بر این خواست صحه نهاده شده است.

– اصلاح نظام قیمت‌گذاری (پرهیز از قیمت‌گذاری دستوری، رفع محدودیت‌های مبادلات و آزادسازی بازارها).

– اصلاح ساختار بانک‌ها و افزایش سرمایه آنها و صندوق‌های توسعه‌ای و توسعه بازارهای مالی برای تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی.

– پرداخت بدهی‌های دولت و شرکت‌های دولتی به پیمانکاران به‌طور مستقیم یا تهاتر با مطالبات دولت و نیز پرداخت بدهی‌های دولت به نظام تأمین اجتماعی.

– مبارزه با فساد و قاچاق از طرقی همچون: اصلاح قوانین و مقررات، تقویت نظارت بر عملکرد دستگاه‌های ذیربط، شایسته‌سالاری در نظام مدیریتی کشور و…

البته از سوی فعالان اقتصادی نیز بی‌شک می‌بایست اقداماتی در جهت تحقق توسعه اقتصادی و صنعتی میهن‌مان انجام شود. مواردی همچون: وجود چشم‌انداز و برنامه و مأموریت مشخص، ارتقای کیفیت و کاهش قیمت از طریق افزایش بهره‌وری و تحقیق و توسعه، مشتری‌مداری، رعایت اصول حاکمیت شرکتی و مسئولیت اجتماعی و… .

باید دانست که با تمنای امتیازات خاص و ویژه از دولت‌ها و با روش‌های کهنه و منسوخ بنگاه‌داری و عدم برخورداری از دانش و تکنولوژی روز، نمی‌توان دوام و بقا داشت. 

حدود ۷۰ سال کار و فعالیت اقتصادی و صنعتی و خدمتگزاری به تشکل‌های مختلف به این ارادتمند آموخته است که صرفا در چارچوب حرکت آزادانه و البته مسئولانه بازیگران اقتصادی است که بازی اقتصاد و تولید و مصرف، شکل و سامان درست و منطقی و قابل قبول خود را می‌یابد و سبب نشاط و توانمندی همه بازیگران و ارتقای اقتصاد ملی می‌شود.

امید که در آینده‌ای نزدیک این اصول و بسترها و امکانات فراهم شود و شاهد آزادی و رفاه مردم و خیر عمومی و توسعه و پیشرفت میهن عزیزمان باشیم.

دولت و جامعه مدنی دو كفه ترازوی توسعه

سخنرانی مهندس خلیلی در مجمع انجمن مدیران صنایع

22/8/1400

پروردگار متعال را سپاسگزارم كه این امكان را فراهم آورد تا بار دیگر در جمع شما عزیزان و یاران و سروران گرامی افتخار حضور داشته باشم و ضمن بهره گیری از مباحث مطرح شده در این مجمع شریف ، نكاتی را نیز به اختصار عرض نمایم.

 همه عزیزان یقینا بیش از این ارادتمند از وضعیت اقتصادی سیاسی میهن مان  مطلعند و به اقتضای حضور اجتماعی شان،  درد و رنج مردم در طبقات و اقشار مختلف را بیش از این خدمتگزار كوچك درك و لمس می نمایند. از آلام و تلخی های جانكاه ناشی از بیماری كرونا و از دست رفتن جان های عزیز بسیاری از هموطنان مان تا هر چه سخت تر شدن امكان معیشت سالم و تامین حداقل های زندگی برای گروه كثیری از مردم. آنچنانكه در همین ایام بنابر گزارش های رسمی بخش بزرگی از هموطنانمان یعنی بیش از 30 درصد افراد جامعه یا حدود 26 میلیون نفر در فقر مطلق بسر می برند ؛ خبری بس تاسف بار و جانكاه!

وضعیت كسب و كار و توسعه اقتصادی و صنعتی كشور نیز در این سال ها بسیار سخت و دشوار بوده است؛ تورم حدود 40 درصدی و رشدهای اقتصادی بسیار پایین در حد صفر و گاها منفی و وضعیت نامساعد سرمایه گذاری و اشتغال و  بهره وری و…. و شاید از همه ناگوارتر مشكلات محیط زیستی و بحران كم آبی كه رگ و ریشه و حیات تمدنی و بود و نبودمان را با خطرات جدی مواجه نموده است.

بخش مهمی از این دشواری ها یا به تعبیر مصطلح  “چالش” ها و “ابر چالش” ها ناشی از تحریم های ظالمانه خارجی بوده است و بخشی دیگر برآمده از بی تدبیری های داخلی. با روی كار آمدن دولت جدید و آنچنانكه باز مصطلح است ” یكدست شدن قدرت ” این امیدواری ایجاد شده است كه بخشی از این بحران ها  رفع یا حداقل تخفیف یابد. چنانكه تسریع واكسیناسیون و یا پیوستن كشورمان به  “پیمان شانگهای” كه می تواند دریچه ای  باشد برای تعامل بهتر با جهان و خروج از انزوا را شاید بشود از ثمرات این تغییرات حكومتی دانست كه البته نقش موثر دولت قبل در این اقدامات انكارناپذیر است.اما برای موفقیت در خروج از  این بحران ها و تداوم راه و مسیر اصلاح ،  به گمان ارادتمند  چند ضرورت مهم را باید در نظر داشت:

1-بر اساس تجارب نگارنده در طول حدود شش دهه كار و فعالیت اقتصادی و صنعتی و آمد و رفت دولت ها در قبل و پس از انقلاب ، آنچه اهمیت اساسی دارد نگرش اقتصادی و سیاسی حاكم بر فضای تصمیم گیری هاست. یعنی آنكه  آنچه در بهبودی و پیشرفت و تكامل یك جامعه و سیستم اقتصادی و سیاسی نقش عمده دارد ،  “تئوری “یا  “دكترینی ” است كه حكومت ها هدف گذاری می كنند و و دولت ها  بعنوان ، قوه مجریه  ، برای پیاده كردن و تحقق آن اهداف می كوشند.طبعا اگر این دكترین بر مبنای عقل سلیم و تجارب  موفق جهانی باشد این امید می رود كه در صورت وجود مجریان قوی و مصمم و همراه و همنظر ، كاروان توسعه و ترقی آن جامعه  به سر منزل مقصود برسد و الا…

این خدمتگزار خوب بخاطر دارم كه از اوایل دهه چهل كه فكر پیشرفت و توسعه میهن عزیز مان در كل حكومت آن زمان مقبول و معقول افتاد و بعنوان یك ضرورت برای دوام حیات ملی بدان نگریسته شد ،  رفته رفته هم نهادها و سازمان های متناسب با این مقصود و هم  افراد و كاربدستان شایسته پیمودن این مسیر ،  مجموع  و تحول عمیق اقتصادی آن دوره كه به دهه طلایی  توسعه ایران مشهور است واقع شد.  قطب های صنعتی شكل گرفت و ایجاد صنایع كوچك و متوسط رونق یافت و سرمایه گذاری های داخلی و خارجی رشد و نهادهای مالی و توسعه ای توسعه یافت و… 

موفقیت های  دهه چهل و اوایل دهه پنجاه و در طول برنامه های عمرانی سوم تا  پنجم  اما متاسفانه به سبب فقدان بسترهای سیاسی و اجتماعی لازم و ضعف شدید احزاب و نهادهای مدنی ،  عمیق و فراگیر نشد و جلب مشاركت و همراهی مردم و نخبگان را كسب نكرد و دوام نیاورد. 

در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد معروف به دوره ” اصلاحات ” نیز  در ابعادی  شاهد موفقیت های اقتصادی و صنعتی بودیم. موفقیت هایی كه در پرتو افزایش آزادی ها و حقوق مشروع و قانونی شهروندی و فعالیت رسانه ها و احزاب و  بهبود رابطه دولت – ملت و افزایش سرمایه اجتماعی و تعامل و ارتباط با  جهان  ، حاصل و  رشدهای بالای اقتصادی و صنعتی( حدود 6 و 11 درصدی )  رقم خورد.  

2-بر این اساس علاوه بر دولت قوی تحول توسعه ای یك جامعه نیازمند نهادهای مدنی كارآمد و تواناست. اخیرا خلاصه كتاب بسیار ارزشمند ” راه باریك آزادی “نوشته دو اقتصاددان برجسته ” عجم اوغلو و رابینسون” را خواندم، كسانی كه قبلا نیز كتاب ارزشمند “چرا كشورها شكست می خورند؟” را نوشته بودند .  این دو  دانشمند در  اثر اخیر خود می نویسند : “برای ظهور و شکوفایی آزادی،  حکومت و جامعه هر دو باید قوی باشند . به  حکومت قوی نیاز است تا خشونت را مهار كند و قوانین را به اجرا بگذارد و به ارائه خدمات عمومی بپردازد … به جامعه  مدنی قوی نیز نیاز داریم تا  قدرت حكومت را مهار سازد “.  بعبارتی شکل‌گیری “توسعه ” نیازمند وجود دو عنصر: حکومت قوی و جامعه‌ای قوی است؛  “راه باریک آزادی “، توازن میان این دو نیروست.

چنانكه آمد فائق آمدن بر “ابر چالش”  های گریبانگیر این ملک و ملت جز از راه همبستگی و عزم ملی امکانپذیر نیست. دولت می بایست با ارتقا كارآمدی های خود و اصلاح نظام  بوركراتیك و اداری با صبر و حوصله و گشاده رویی و  ارتقا ظرفیت تحمل و نقد پذیری  خود و با  تساهل و مدارا و …. جامعه را از طریق نهادهای مدنی  پشت سر خود متحد و یکپارچه سازد و برای حل ابر چالش ها برنامه عملیاتی داشته باشد. نهادهای مدنی نیز باید دولت را نهادی مفید و ضروری برای ایجاد ثبات و رشد و ترقی جامعه بدانند و با آن نهایت همكاری را داشته باشند.

3-جناب آقای رییسی  ، رییس جمهور محترم فرصت بسیار ارزشمندی را در اختیار دارند كه در كنار وحدت تصمیم گیری برآمده از یك دستی در اركان حاكمیت و انسجام فكری ایجاد شده ،  در قالب مدل و الگوی موفق توسعه ای  متناسب با جهان امروز كه به گمان نگارنده الگوی ” اقتصاد آزاد و رقابتی ” است و ایجاد فضای باز سیاسی و امكان فعالیت احزاب و نهادهای مدنی و تشكل های اقتصادی و  همفكری نخبگان ، میهن مان را از مشكلات حاد فعلی به سلامت عبور داده  و رفاه و آسایش  را برای مردم عزیزمان رقم زنند  كه انشاا…چنین  خواهد شد.

در خاتمه بار دیگر نهایت سپاس و قدردانی خود را از زحمات و تلاش های همه یاران و سروران گرامی تقدیم می دارم و موفقیت همه همراهان عزیز را در مسیر تحقق پیشرفت و توسعه و رفاه و آزادی مردم و میهن مان آرزو می نمایم. مسیری كه جز حاكمیت عشق و صلح و دوستی و افزایش ظرفیت یك جامعه برای همكاری و مشاركت نیست.

محسن خلیلی

مقررات بهینه و رشد کسب و کار

کسب و کارها معمولا به عواملی چون هزینه ها، انگیزه ها و محدودیت ها واکنش نشان مدهیند که می توان مجموعه این عوامل و واکنش ها نسبت به آنها را فضا کسب وکار نامید. در این تحلیل به مقررات زائد و مقررات بیش از حد مطلوب از زوایه دیگر نگاه شده است.

برای دریافت متن این تحلیل روی دکمه “دانلود” کلیک کنید